امارات عربی متحده در برخی از اهداف کلان مانند عدم تسلط انصارالله در یمن و مقابله با گسترش نفوذ و نقش ایران در شبهجزیره عربی و نگرانی از سرایت ناآرامیهای یمن به بقیه کشورهای منطقه با سایر کشورهای شورای همکاری مشترک بوده است، اما این کشور اهداف و دغدغههای خاصی نیز در قبال تحولات یمن دارد که باعث اتخاذ رویکرد نوین مشارکت مستقیم و گسترده در جنگ جنوب یمن شد. درواقع این اهداف و منافع متفاوت باعث برخی اختلافات بین امارات و عربستان سعودی نیز شده و رقابتهای مهمی را بین آنها در پی داشته است. اماراتیها دو مجموعه از ملاحظات سیاسی و اقتصادی را در خصوص یمن دارند و رویکرد جدید آنها بعد از جنگ عدن نیز با این ملاحظات در ارتباط است.
درحالی که طرح پیشنهادی سازمان ملل برای اجرای آتشبس در یمن روی میز است، برخی رسانهها از تلاش امارات و عربستان برای تشکیل دولت فدرالی در شمال و جنوب یمن با توافق گروههای مورد حمایت خود خبر دادند. براساس این طرح فرماندهان گروههای مزدور یمنی که از سوی ریاض و ابوظبی حمایت مالی و سیاسی میشوند با این کشورها توافق کردهاند تا دولتی فدرالی در دو بخش شمال و جنوب یمن به مدت پنج سال تشکیل شود و در نهایت دو دولت تحت یک حکومت کنفدرالی اداره شوند.
فرماندهان گروههای جنوب یمن که اخیرا در ابوظبی گردهم آمدند درباره تشکیل حکومت فدرالی یمن و پیوستن آن به شورای همکاری خلیج فارس طبق یک برنامه محدود زمانبندی شده و نیز حل مشکل سلاح در یمن و توسعه اقتصادی آن گفت وگو کردند. گروههای جنوب با کشورهای ائتلاف حمله به یمن به سرکردگی عربستان در این زمینه هماهنگ شدهاند تا براساس برنامه کامل و جامع در سال اول مرحله دولت انتقالی اقدام نمایند.
عربستان در فروردین سال گذشته با تشکیل ائتلافی از برخی کشورهای عربی بخصوص امارات و با حمایت آمریکا به کشور یمن حمله کرد تا منصورهادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن را که در ریاض بسر میبرد به حکومت بازگرداند. عربستان پس از گذشت بیش از یک سال از جنگ علیه مردم یمن تاکنون به هدف سیاسی خود نرسیده بلکه با تخریب بیش از 80 درصد از موسسات خدماتی، بیمارستانی، آموزشی و آثار باستانی و منازل مردم باعث شهادت یا مجروحشدن 24 هزار نفر از جمله زنان و کودکان بیگناه و آواره شدن صدها هزار نفر دیگر شده است.
حال اینکه کارشناسان بین المللی یمن، طی روزهای اخیر در نشست خبری که در محل خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان انجام گرفت؛ از بکار گیری دولت سعودی از سلاحهای متعارف (بمب هیدروژنی-خوشه ای) علیه مردم بی دفاع یمن خبر دادند و اظهار داشتند اسنادی مربوط به استفاده سلاحهای ممنوعه بوسیله ائتلاف سعودی در دست دارند که بزودی به رسانه ها ارائه خواهند نمود.
طی چند ماه گذشته گمانه زنیهایی درباره سرنوشت یمن و احتمال تجزیه آن مطرح شده است. اما بر اساس الگویی از دستهبندیهای سیاسی داخلی و مداخلات بازیگران خارجی که در این کشور مشاهده میشود، همچنین پراکندگی جغرافیایی درگیریها میان انصارالله و بازماندگان هادی، القاعده و ادعاهای تجزیه طلبانه جنبش جنوب از سوی دیگر که فاقد پشتوانههای سیاسی و نظامی است، اگرچه به صورت بالقوه امکان گسترش بحران افزایش یافته، اما تجزیه به معنای جدایی سرزمینی بعید به نظر میرسد و در صورت عدم توافق راهکارهای دیپلماتیک و توافق سیاسی، اوضاع به سوی اقدامات تروریستی دامنهدار و جنگهای نقطهای پیش خواهد رفت.
ریاض که تماس با خاندان "آلاحمر"، رئیس قبایل حاشد یمن را که یکی از ارکان اصلی حزب اخوانی اصلاح است، در پی پیروزیهای انصارالله از سر گرفته بود و با روی کارآوردن ژنرال محسنالاحمر مقدمات رویارویی وی با انصارالله را فراهم کرده زیرا به اعتقاد سعودیها، دلیل پیشرویهای انصارالله، توقف حمایتهای ریاض از آل احمر در یمن است که دهها سال ادامه داشت.
همچنین علی محسن الاحمر فرمانده سابق ارتش یمن و یکی از رهبران قبایل حاشد، که در پی پیروزیهای مستمر انصارالله یمن به عربستان گریخته بود اکنون تمام تلاش خود را وقف تحقق مصالحه میان ریاض و روسای قبایل حاشد از خاندان آل احمر و حتی حزب اصلاح کرده است. هرچند که این حزب، شاخه یمنی اخوان المسلمین بوده، اما در واقع خیمه بزرگی است که اخوانیها، وهابیها و افراد با گرایشهای مختلف قبیله ای، تجاری و نظامی را شامل میشود.
عربستان با استفاده از امکان همجواری با استانهای سنینشین یمن، به خصوص استان مارب، طی چند ماه گذشته اقدام به تسلیح قبایل و یارگیری در میان آنان کرده تا در صورت بروز درگیری مجدد با انصارالله، از آمادگی لازم برخوردار باشد.به خصوص که مارب به دلیل موقعیت اقتصادیاش و وجود منابع نفتی و نیروگاههای برق، یکی از اصلیترین اهداف آتی انصارالله خواهد بود.
هرچند رژیم سعودی، یمن را برای خود به صورت یکپارچه میخواهد ولی عدم توانایی این رژیم در اداره جنگ یکساله یمن نشان داده که ریاض قصد دارد یمن را به بخشهای مختلف سرزمینی تجزیه کرده و آنرا از طریق عوامل و مزدوران خود و حتی القاعده، مدیریت نماید.با توجه به سوابق مفتضحانه آل سعود در میدان سیاست منطقه ای دور از ذهن به نظر می رسد که این استراتژی ریاض هم حداقل در میان مدت محقق گردد. فعل حال؛ عملیات توفان قاطعیت عربستان همچنان علی رغم برجای گذاشتن تلفات بسیار مردم بی دفاع حکم نسیم را برای ملت سخت کوش و جان بر کف یمنی داشته است.